تاریخ امروز:

نظرات نشر شده

تاریخ

2024-04-14T22:00:00Z

اسم

حسیب الله

محل سکونت

آلمان

تبصره

​با سلام مجدد و تجدید احترامات به همه,

موضوع: کنفلیکت تاریخنگاران محترم ما

چرا از دیدگاهٔ "تشخیص این کنفلیکت" در قدم اول "دلیل اصلی انگیزهٔ" جناب محترم کاظم مورد سؤال قرار گرفته است و این موضوع از دیدگاهٔ علمی-تحقیقی از یک اهمیت بسزائی برخوردار است؟

از آنجائیکه, به نظر منی ضعیف, چنین یک موضوع مهم و اساسی در عرصه های مختلف "تحقیق" از سوی علما, دانشمندان و محققین محترم و عزیز ما, در کل, کمتر مورد التفات و توجهٔ کافی قرار گرفته است; می پردازم به یک مکث مختصر در این رابطه:

نخست باید این موضوع اساسی را یاد آور شوم, که,  بدون شک, میل و اشتیاق کشف حقایق نه تنها اینکه یک چیزی خوبی است, یکی از حالات فطری ما انسانهاست, بلکه یکی از عوامل مؤثر در پیشرفت امر تحقیق نیز محسوب می گردد, که حق هر انسان است!

اما موضوعی مهمی دیگری را که در بحث اجتماعی "کنفلیکت تاریخنگاران محترم ما" قابل دقت و ارزیابی دقیق می پندارم, موضوعات "دلیل اصلی انگیزهٔ تحقیق در یک موضوع" و ارتباطات "انگیزه و احساسات در کار های تحقیقاتی" می باشد!

یعنی: نخست باید به این اصل پی ببریم, که هر کارتحقیقی میتواند با "محدویت هائی" مواجه شود, که در عرصهٔ تحقیق, البته در زبان علمی-تخصصی به این محدودیت ها, "محدودیت های تحقیقاتی" و یا بطور مثال به زبان آلمانی به آن "Limitation" گفته می شود! درست؟

به عبارت دیگر: یکی از بخش های مهم کار علمی این است, که یک محقق باید, تاکید می کنم, باید که نخست "Limitation" یا "محدودیت ها" را در کار تحقیقی خودش درک کند, یعنی بپذیرد, پس از آن آنرا ارائه نیز بتواند! در غیر صورت, می تواند یافته های یک کارتحقیقی و نیز نتایج "یک کار تحقیقی" از اثر نفوذ "Limitationen" و یا "محدویت ها, یک کیفیت مصدومی را بخود گرفته, بر نتیجهٔ "کارتحقیقی" نیز تاثیرات منفی از خود بجا بگذارد!

در این راستا, یا در این ارتباط, یکی از "موضوعات کلیدی", یا به عبارت دیگر "یکی از ارکان بسیار مهم و اساسی در امر تحقیق" همانا "انگیزه", یعنی "دلیل اصلی انگیزه" و نیز "احساسات درونی یک محقق" می باشد, نسبت به "کارتحقیقی وی"!

یعنی: هرگاه "دلیل اصلی انگیزهٔ درونی یک محقق نسبت به موضوع انتخابی اش برای یک کار "تحقیقی" داشته های چون بطور مثال "داشتن احساسات نامتعادل و یا غلیظ در قبال موضوع", داشتن احساسات شدید و یا غلیظ به "موضوع تحقیق" در میان باشند, در آنصورت خطر آن زیاد است, که همچو یک "Limitationen" یا "محدودیت ها", بالای یک کار "علمی-تحقیقی" تأثیر و یا تأثیراتش را گذاشته, نتیجهٔ "یک کار علمی-تحقیقی" را مصدوم گرداند:

یعنی, "یک کار ظاهرا عینی-علمی" که به زبان آلمانی به آن "objektive wissenschaftliche Arbeit می گویند, جایش را برای یک نوع "برداشت های شخصی" خالی نماید و یا "کارعلمی-تحقیقی" را فارغ از میتود های علمی معتبر به سمت یک نوع "برداشت های شخصی فرد محقق" بکشاند که در زبان آلمانی همچو روشی را "persönliche subjektive Aufzeichnungen und Berichte" نیز می خوانند.

یعنی: بطور مثال می تواند که "احساسات" یا "Emotionen" یک "محقق" درک وی را یا "Wahrnehmung" وی را در قبال پروسه های کاری "یک کار علمی-تحقیقی" تحث نفوذ قرار داده, نتیجهٔ "تحقیق" را مصدوم گرداند!

خلاصه: بطور مثال; باز هم تکرارا می نویسم که بطور مثال, تا این مثال "کج و پلیچم" خدای ناخواسته کدام بی نوع بی ادبی تلقی نگردد; بطور مثال, اگر من ضعیف خدای ناخواسته به حیث پروفیسری در پوهنتونی می بودم, و جناب محترم سیدعبدالله کاظم و یا هم بطور مثال جناب محترم زمانی, از من سوال می کردند, که نظرم در ارتباط "انتخاب موضوعات تحقیقاتی شان چه است؟"

در آن صورت پاسخ من به همچو سوال این بوده می توانست:

از آنجائیکه "ارتباطات شدید احساسات شخصی" بین شما محترمان و "انتخاب موضوعات تحقیقاتی تان" وجود دارد, من برای شما محترمین توصیه نمی کنم, که با "موضاعاتی که پیوند شدید احساسی" دارید, آن موضوعات را به حیث "کار های علمی-تحقیقاتی تان" انتخاب کنید, زیرا خطر آن می رود که "درک شما محترمان" در همچو موضاعاتی که با "احساسات شدید شما در پیوند است" , خدای ناخواسته, خدای ناخواسته "نتیجه و یا نتایج "کار های علمی-تحقیقاتی" تانرا مصدوم گرداند. البته این یک "مثال غیر واقعی" بود, جهت روشن ساختن موضوع, تا در بحث "کانفلیکت تاریخنگاران محترم ما" چند قدمی به سمت "تشخیص دقیق و علمی این کنفلیکت" رهنمون شده بتوانیم.

یاران زنده و صحبت ها باقی

و من الله التوفیق

با تقدیم احترامات فائقه

حسیب الله

کشور

http://www.arianafghanistan.com/FotoGallary/CountryIcons/DE.png
ساخته شده در 15.04.2024 11:50 توسط  
آخرین اصلاح در 15.04.2024 23:32 توسط 1073741823