تاریخ امروز:

نظرات نشر شده

تاریخ

2024-03-25T23:00:00Z

اسم

الله محمد

محل سکونت

آلمان

تبصره

جناب محترم حلیم حمیدی صاحب!

با عرض ادب.

به تاسی از فرموده روانشناسانهء روانشناس ابدی بشریت مولانا صاحب/دلیل ماده وار نوشتن: 

 هر عبارت نشان حالتیست

حال چون دست و عبارت آلتیست

مولانا

ماده اول:" خوانندگان محترم آریانا افغانستان آنلاین!"

بلی صاحب، بفرماین. 

ماده دوم:" لطفاً ازین آقای حسیب الله خان بپرسید که در همه متون تحریری خود دیگران را به "بی ادبی"، "حد نشناسی"، "عقده یی" و غیره کلمات نا مناسب یاد می کند،"

 در همهء متون تحریری خود چنین نمی نماید. بنده هم متون وی را می خوانم، مگر اینکه طرف بحث وی تا جاییکه بنده ملاحظه می نمایم، بالایش حملاتی   نموده باشد. اینجا شما می بایست کاپی متن را نشان داده تا خواننده متوجه دقیق موضوع می گردید. هیچ چیز بی ارتباط نیست. 

ماده سوم:" که برایش حق و صلاحیت داده است."

این حق را حملات طرف بحث اش مستقیم برایش اعطا می نماید .

ماده چهارم:" خیلی خنده دار هم می تواند باشد که بر دیگران می تازد،"

حتماٌ در نوشته های دیگران نقاط تازیدن وجود دارد و در صورتیکه نا درست بتازد باید برایش نادرستی ان منطقی نشان داده شود،  تا جلو تازیدن وی گرفته شده بتواند. 

بنده که از سالیان زیاد با وی از طریق همین دو صحفه انترنت اشنا هستم ، که نام شما محترم اصلاٌ اینجا نبود  .  انسان حلیم مانند اسم  شما محترم  بوده و به منطق درست سر خم می کند، اما سبک نوشته خود را دارد. هر کس به سبک و اندازه فهم  خود می نویسد. 

ماده پنجم:" از خود صفت می کند، خودش را صاحب امتیاز "داشته های علوم اجتماعی" می داند"

هیچ کس صاحب امتیاز هیچ چیز نیست در اینجا. همه آزادی خود را داریم و چنین هم باید باشد، زیرا اگر کشور ما غم خور درست می داشت به این حالت مواجع نمی بودیم. 

ماده ششم:" و نمی گذارد که کسان دیگر برین داشته ها بتازد. "

هر کس بخواهد می تواند الی اسمان"  فهم" و "دانش"  خود بتازد، اما باید بالا ی اسب عقل و منطق تازید نه دعو و دشنام و توهین. نامبرده را موقع تازیدن با استدلال و  منطق درست نباید داد.  

ماده هفتم:" و مسخره تر اینست که برای سه شخص اطمینان می دهد که از کسی برای تاخت و تاز خود از جایی پول نمی گیرد."

اینرا بنده هم خواندم و درست اطمینان داده است. 

ماده هشتم:" مگر چه کسی چنین ادعا کرده است."

اگر دقیق مطالعه می نمودید متوجه می گردید که  چه کسی چنین ادعا نموده است.  بنده در یکی از تبصره که در اینجا است خوانده ام:

"  متاسفم که نمی خواهم با افرادی که  با دلایلی حدث میزنم شرکت کنندگان مزد بگیر هستند و در بدل ان وظیفه دارند". 

در اینجا با درایت خاص این اتهام بالایش زده شده است.  

ماده نهم:" وقتی خودش بدون سوال کسی، چنین ادعا می کند، به چه کسی  ربطی دارد. "

نامبرده درست فرموده، نوشته و خواننده  این صحفه شاهد هستند. 

ماده دهم:" هیچ کس از او نپرسیده است، که معاشش چند است."

تا جاییکه به خاطر دارم، نامبرده از معاش خود هم ذکری نه نموده است،  اما اگر شما منظور تان این باشد که نامبرده پول از جایی می گیرد، ان منبع باید احمق مطلق باشد که برای وی پول به خاطر هیچ بدهد، لطفاٌ همان چیزی که دلیلی دادن پول برای وی باشد تحریر بدارید تا کمی بنده نادان در همچو موضوعات روشن گردم.  

 ماده یازدهم:" وقتی حرکات و بلند پروازی های او به رسوائی می انجامد، و فضای تبادل معلومات و نظرات را ملوث می سازد"

 فضا را مخاطبینش ملوث ساختند. همین نوشته شما ملوث کننده است. همه شاهد هستند. عوض اینکه چند سوال پیش پا افتاده وی را   جواب دهند.

بنده از وی دفاع نمی نمایم اما نا مردی است که به حیث نظاره کننده خاموش بنشینم. هر گاه افغانها در برابر همدیگر چنین نا مرد باشند ما نمی توانیم مردانه خود را و کشور خود را اباد نماییم. 

ماده دوازدهم:" و خود را متعرض برملا می سازد،"

صرف نظر از نوشته های دیگر شما، تنها همین نوشته   "معترض" است.     

ماده سیزده هم:" باز به خود اجازۀ "مزاح" می دهد و معذرت های میانخالی به زبان می آورد."

معذرت "میان خالی" بوده نمی تواند. معذرت،  معذرت است. 

ماده چهارده ام:" این شخص چند ساله خواهد باشد؟"

فکر می کنم  از صد بالا نباشد. 

ماده پانزده ام:" آیا کسانی که بنابر ادعای او، مانند او از علوم اجتماعی نداند، حق حرف زدن ندارند.؟"

چرا نی. صد فیصد. حتی یک طفل هم. از اطفال هم می توان اموخت، زیرا انها پاک و صادق هستند. 

ماده شانزده ام:" این نوع معذرت خواستن ها را مردم ما "چهار زانو نشستن بعد از گوز زدن" یاد می کنند. "

عجب. اصل گپ در آخر از غار فکر بیرون شد. بنده هم از دانشمند محترمی  بعد از بخشیدن گوز زدنهای وی معذرت خواستم. با اظهار معذرت از دوستان که همه پر از گوز هستند،  مجبور هستم این کلمه را در اینجا ، چون دوست محترم ما،  در میدان انداخته اند،  خوب تجزیه و تحلیل نماییم،  تا گوزها ی گوز  بر امده،  و موضوع یعنی رودهای فکر ما صاف گردد،  و درست نفس   کشیده بتوانیم. 

در  اینجا ثبت گردیده که گوز اول را یعنی گوز "جاهل" را بالای سه نفر  کی زده است. بعد که این سه نفر در  موقف  گوز زدن قرار گرفتند، گوز زدن های مختلف با مواد مختلفه کیمیاوی از فکر خارج گردیده و فضا را به سویه بیمناک یعنی بوی ناک ساختند،  که می خواستند با زاغ بودنه بگیرند,  که  دفعتاٌ با پرتاپ گوز اتمی  فضای این دریچه از بوی گوز های "منافق" "جاهل" و غیره اتهامات  خلاص شد . بنده در اینجا  وقت و انرژی خود را سال ها است که به مصرف می رسانم، نه بخاطر  وقت گذرانی ، بلکه می خواهم بیاموزم و اگر هم نوشته های بنده اموزنده باشد،  که در اصل نوشته های  بنده نیست بلکه از فرهنگ غنی ما انرا اموخته ام و به آن ایمان، اطمینان و یقین دارم که با اساس نورم های انسانی طرح شده است.  

ماده هفده ام:"  حرکات او  با ادعاهای او وفق نشان نمی دهد. بناءً بهتر است از باز نمودن این "سایت" هم صرفنظر شود. "

امید است مردانه وار به وعده تان عمل نمایید. یعنی چون این سایت را باز نمی نمایید پس از این نوشته هم اطلاعی   نخواهی یافت.امید است مردم ما در اینده بدانند که  معذرت خواستن بعد از گوز زدن در حالت خاص خود که در اینجا این حالت خاص وجود دارد،  مفهوم اخلاقی بسیار بالا دارد و درست است، زیرا این معذرت دفع  منبع گوز اصلی بوده  است. 

برای فهم بهتر باید تذکر داد که "الف" زمانی "ب" را توهین می نماید و "الف" از "ب" معذرت می خواهد، اینرا می توان تا حدودی، بلی تا حدودی چهار زانو نشتن بعد از گوز زدن دانست. اما زمانی "الف"، "ب" را توهین می نماید و "ب" با همان کلمات توهین اموز "الف" وی را متوجه توهین و اتهام نا درست وی می سازد و همزمان از "ب" معذرت هم می خواهد، اینجا موضوع کاملاٌ شکل دیگری به خود می گیرد، که لازم به توضیح اضافی نیست.   

در وجود ما هزاران گرگ و خوک

صالح و نا صالح و خوب و خشوک/زشت


مولانا

کشور

http://www.arianafghanistan.com/FotoGallary/CountryIcons/DE.png
ساخته شده در 26.03.2024 16:03 توسط  
آخرین اصلاح در 26.03.2024 17:03 توسط 1073741823