یوسفی صاحب گرامی،
بحث، و بعضی اوقات مشاجره کردن کار نیکی است، به شرطی که اول با لحن و کلام دوستانه باشد و در دائره ادب؛ و دوم قصد ازمشاجره رسیدن به حقیقت باشد.
سُقْراط فیلسوف یونان باستان به شاگردانش توصیه می کرد که بحث یگانه راهی است که می تواند پرده از روی حقایق بردارد و آنها را عریان کند؛ یا به قول شما «لوچ» بسازد؛ و به قول ادبای ما «لچ» یعنی برهنه.
به نظر من این شخص، که خود را، از بس پشت یک موضوع را می گرفت، «خرمگس» می خواند از روی تجربه و عقل به این نظر رسیده بود.
بحث یا مشاجره و یا انتقاد بجا از یک متن نه اینکه کار ناشایست نیست، بلکه خیلی ها ضروری هم است.
این را همینگونه ابراز داشتم، و کدام مقصد خاصی نداشتم.
در مورد کلمه کانفلکت، آقای حسیب الله خان، مانند دیگران از حق و آزادئی که دارند استفاده نموده اند.
من، بگونه مثال، اگر بحثی را که ایشان براه انداخته اند جالب نمی بود، البته بعد از تثبیت آن، می رفتم و بکار خود می پرداختم.
پرداختن به عوامل کشیدگی ها و یافتن راه های حل آنها، کار سخت ضروری و نیکوئی است.
کلمه ای را که ایشان پیشهاد نموده اند، اساسا" کلمه نامأنوس نیست. با چند بار استفاده مانند سائر کلمات معمول می گردد.