تاریخ امروز:

نظرات نشر شده

تاریخ

2024-03-14T23:00:00Z

اسم

الله محمد

محل سکونت

آلمان

تبصره

​دوست گرامی جناب محترم حسیب الله خان!

با عرض ادب. 

​ 1-"خواستم یکبار دیگر از تبصره ها و اظهارات والای علمی-فلسفی آن عزیز,"

تشکر از اینکه بنده را متوجه می سازید که طرز تفهیم بنده قابل فهم است. به صدها و هزار بار از انچه می نویسیم در "توپ" فکر  همه ما و شما در جریان سالیان متمادی از علم گرفته تا فلسفه و کرم بول و غیره    تجموع نموده    و این توپ انقدر باد  پیدا نموده  که زمانی باد آن را آزاد می نماییم ، صدا های عجیب و غریبی   از خود ایجاد می نماید،  که  باعث بروز کانفلیکت می گردد.    

2-"که از صدق دل و اعماق تفکرات عالی و اعلی آن عزیز برخواسته; "

تشکر از   تشویق تان .  ما و شما اینجا  غرض سبک نمودن   فکر خود و  دیگران به انواع مختلف  مشغول هستیم. هر کس یک دوکانت خورد در این بازار باز نموده و در جلوی خود گذاشته با طوطی خود مشغول فروختن ان هستیم و انهم مفت که بعضاٌ لت هم می خوریم.  

3-"و ما را از آن مستفید و مستفیض می گردانند, تشکری نمایم."

بنده فکر می کنم که شمایان همه مستفیض علم و دانش هستید.   بنده  اعتماد و اعتقاد دارم  که علم و دانش درست  تعادل فکری ایجاد می کند که هدف علم هم همین است،  مخصوصاٌ علوم اجتماعی منجمله علم دین . اگر علم تعادل نباشد طیاره در آسمان پرواز نموده نمی تواند و زمین در کهکشان.   

4-"زیرا من همواره از تبصره های والای آن عزیز چیز های زیادی را می آموزم."

بنده هم از نوشته های دوستان در اینجا واقعاٌ زیاد اموخته ام و اینرا حق مسلم شما می دانم تا انچه را لازم می دانم دو باره در اختیار تفکرات شما قرار داده و در صورت لزوم با هم بحث نماییم. سر نوشت همه ما در اینجا به یک شکلی با هم گره خورده یعنی چیزی را ما در جهان تغیر داده نمی توانیم و ارزش اینرا ندارد بی موجب خود را درگیر مسایل نماییم که باعث رنجش بزرگان ما مانند محترم داکتر یوسفی صاحب و دیگران گردد. محترم یوسفی صاحب زیاد زحمت می کشند و زیاد موضوعات جالب را اینجا ترجمه نموده در اختیار ما می گذارد یعنی هر کس به قدر توان خود این چمن کوچک ما   را با علم و دانش خود ابیاری می نماید و بعضا هم گلی زیبایی را می کارند. 

 5-"واقعا که در اظهارات والای آن عزیز در کنار علم, عرفان و فلسفه, برخی "شوخ طبعی" های زیبا و والای نیز نهفته است,"

باور نمایید که بالای هر کدام از دوستان اینجا اعتماد نموده چنین شوخی ها می نمایم و بی اندازه از انها تشکری می نمایم که انرا جدی می گیرند و یا هم نمی گیرند یعنی در همان لحظه ضرورت انرا احساس می نمایم که اینجا چنین شوخی جای خود را دارد. بنده مانند همه ما احتمالاٌ،  یک انسان شاد بودم اما روزگار انسان را چیزی های می اموزد که هر گاه قوی نباشیم حالت شادی ما  از ما گرفته  می شود و زندگی در اصل شاد بودن و شاد زیستن و انهم به قیمت بسیار نازل یعنی قناعت است.  

6-"که از خواندن و مطالعهٔ آن لذت می برم. "

نوش جان تان.  بنده هم هر صبح کتاب اسرار نامه عطار نیشاپوری را بعد از خواندن نماز و قران مطالعه می نمایم و انقدر لذت از ان می برم که اندازه ندارد زیرا کلمه به کلمه ان حکمت است و فلسفه زندگی است و تماماٌ علوم را در خود جمع کرده است. ضمنا هر گاه حکمت که در قران نهفته است و ادبیات انرا درست درک نمود،  بعد فهمیده می شود که این عطار و مولانا و سهروردی و ابن سینا و غیره چطور در عالم بی زمان توانسته اند به درک مفاهیم بزرگ دینی یعنی علم غیب پی ببرند. 

آیینه دل چون شود صافی و پاک

نقشها بینی بیرون از آب و خاک

ما و شما صد سال و هزار  قبل همه غیب بودیم.   اما وجود داشیم و حالا نوبت ما اینجا  رسیده  و چندی بعد  دو باره بعد از قاغذ پرانی  غیب می گردیم. گوش کنید مولانا چی گفته که همه ما یکی هستیم.

که از آنسو جمله ی ملت یکیست

صد هزاران سال و یک ساعت یکیست

است ازل را و ابد را اتحاد 

عقل را ره نیست آنسو ز افتقاد

شما اگر قادر باشید درک می کنید  که مولانا چی گفته است یعنی   هر لحظه زندگی هم ازل و هم ابد است یعنی با هم متحد هستند و  اینطور بوده و اینطور خواهد بو د و چون مشغول خود هستیم اصل خود را که خود هستی و زندگی هستیم  را دیده نمی توانیم.  فلهذا باید از هر لحظه که زنده هستیم لذت ببریم و خود را در بحث های بی موجب نا ارام نسازیم و اگر هم بحث نمودیم با کیف بحث نماییم. هیچ انسان کامل نیست غیر  از اولیا و انبیا.  

 ای ز خود غافلان خبر گیرید

در ته خاک بیکسی تنهاست

بیدل 

کشور

http://www.arianafghanistan.com/FotoGallary/CountryIcons/DE.png
ساخته شده در 15.03.2024 13:18 توسط  
آخرین اصلاح در 15.03.2024 19:21 توسط 1073741823